نگرش جسورانه ای که یک برند ایجاد کرد و همه چیز را تغییر داد فیل نایت بنیانگذار نایک که در سن ۲۴ سالگی مطمئناً یک بزرگسال بود اما تصور روشنی از آینده اش و آن چیزی که میخواست نداشت او به تازگی از دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شده بود و دوباره به خانه پدر و مادرش نقل مکان کرده بود. شب در رختخواب کودکی خودش فکر می کرد: این من هستم هنوز؟
اون در صبح مه الود شهر ارگان در سال ۱۹۶۲ یک ایده دیوانه کننده به ذهنش رسید در حالی که فقط ۱۶ مایل مداوم می دوید به جایگاه خودش در این جهان فکر میکرد او احساس می کرد زمان ما کوتاه است و با مدت محدودی که برای زندگی در اختیار ما گذاشته شده است میخواسته هدفمند مهم و مهمتر از همه متفاوت باشد. وقتی می دوید دست و پایش باز شده و ریه هایش از هم باز می شد و ناگهان روی زمین فرود آمد. زندگی است یک کلمه ختم شد .بازی.
فکر می کرد همین این کلمه راز خوشبختی هست ماهیت زیبایی یا حقیقت یا هر چیزی که ما همیشه نیاز داریم بدانیم در جایی نهفته بود که پرتاب امواج انرژی نیم ثانیه قبل از پیروزی و باخت مشخص می شد. فیل نابت دریافت و هر چه که هست زندگی او ، زندگی روزمره او هست. او دریافت که زندگی یک بازی است و از باختن به او باید پیشگیری کرد. او مقاله ای تحقیقی درباره واردات کفش دو ژاپنی برای یکی از کلاسهای خودش در استنفورد نوشته بود این فکر اون رو به خودش مشغول کرده بود و این علاقه با شدت و علاقه در آن ایجاد شد. این علاقه به ایده دیوانه کننده آن تبدیل شد ایده دیوانه کننده به اون نشون داد که میتونه احساس ورزشکاران رو داشته باشه و به جای کار کردن تمام وقت بازی کنه. اونقدر از کار خودش لذت می برد که احساس می کرد بازی داره میکنه. صبح امروز در سال ۱۹۶۲ با خودش گفت بزار دیگران ایده تورو دیوانهوار بدونن فقط ادامه بده.متوقف نشو حتی به این فکر نکن حتی به این فکر نکن که زمانی که به هدفت رسیدی متوقف بشی و زیاد به این فکر نکن که اونجا کجاست هرچی پیش اومد متوقف نشو. این توصیه زودهنگام زودگذر و فوری به فکرش رسید و آن را پذیرفت. ۵۰ سال بعد معتقدید که این توصیه شاید بهترین و تنها ترین توصیه ای باش که هر یک از ما به خودمان بدهیم.
در سال ۱۹۶۲ کفش باز ایده ای رو به پدرش ارائه داد که منجر به تولد شرکتی شد که اکنون ما اون رو با اسم نایک میشناسیم. نایت می خواست با یک کولهپشتی به سراسر جهان سفر کنه و یک طبقه ویژه در ژاپن داشت که ایده جذاب خودش رو به یک تولید کننده کفش ژاپنی بسپاره. اون حدود ۱۵۰۰ دلار پس انداز کرده بود و پدرش مبلغ هزار دلار به او نداد تا این سفر ممکن بشه. در کمال تعجب پدرش موافقت کرد. فیلم نایت با شرکت اونیتسوکا در کوبه ملاقات کرد و زمینهای برای توسعه در بازار کفش آمریکا ایجاد کرد.
اون به گروه مدیران ژاپنی گفت که بازار بزرگ بوده و تا حد زیادی دست نخورده است اگر اونیتسوکا کفش های اون رو وارد فروشگاه آمریکایی میکرد آدیداس که در حال حاضر محبوبترین برند ورزشکاران برد را از بین می برد و سود قابل توجهی دریافت میکرد.شرکت اونیتسوکا با اشتیاق موافقت کرد و با این کار کفش باز ما ایده جالب خودش رو به واقعیت تبدیل کرد. کفش باز پس از مشارکت قانونی با مربی سابق پیست کالج خودش بیل بورمن و گرفتن وام دیگه از پدرش رسما به عنوان تنها توزیعکننده اونیتسوکا در غرب ایالات متحده فعالیت کرد.
اون سعی کرد با فروشگاه های لوازم ورزشی منطقه ارتباط برقرار کنه اما اون به طور کامل رد شد. اون از استراتژی بسیار موفق تری استفاده کرد. اون سوار ماشین شود و برای پیگیری دیدارها در سراسر شمال غربی اقیانوس آرام حرکت کرد.
با مربیان دوندگان و طرفداران صحبت کرد و کفش های خودش رو به اون ها نشون داد.
واکنش ها بسیار مثبت بود و اون نمی تونست به اندازه کافی سریع سفارش ها رو آماده کنه او متوجه شد که این کفش نیست اون میفروشه اون معتقد بود که اگر مردم پیاده باشند و هر روز چند مایل بدون جهان جای بهتری خواهد بود و معتقد بود که این کفش ها برای دویدن بهتر هستند. شاید باور خودش رو اعلام کرد و مشتریانش نیز با اون همسو بودن تجارت شروع شده سفارشات تلفنی و پستی از راه می رسید و مشتریان به صورت تصادفی در خانه پدر و مادرش حاضر می شدند تا یک جفت کفش جدید را امتحان کنند.
در تابستان ۱۹۶۴ اولین محموله خودش را فروخت. او 900 هزار سفارش گرفت و پدرش به او گفت بانک پدر بسته است. پدرش با ناراحتی موافقت کرد و به او نامه ضمانت داد و به کفش باز کمک کرد تا از اولین بانک ملی اوریگان وام دریافت کنه. اون یک شریک یک بانک قانونی و محصولی داشت که سریع فروش می رفت. او در حال چرخش بود و شروع به گسترش و پیشرفت می کرد. تقاضای زیاد اما با پول کم. در طول چند سال آینده شرکت نایت آن زمان بلو ریبون نامیده میشد سیر صعودی خودش را ادامه داد. فروش سالانه بدون شکست دو برابر شد. پول ها خرج شد و شرکت نوپا به خاطر پول نقد به محدود شد. هیچگاه سرمایه کافی برای جلب رضایت بانکداران ایجاد نشد. علیرغم این واقعیت که فروش در کمتر از ۱۰ سال از سفر به ۱.۳ میلیون دلار افزایش یافته بود در پایان سال ۱۹۷۱ این شرکت نیازمند کمک های حیاتی بود.علی از دادن وام به نایت خودداری کرده و بدتر از اون اونیتسوکا تهدید کرد که بلوریبون را کنار کتاب میزاره و به نایت و تیمش گفت که عملکرد کافی و خوبی ندارن.
اونیتسوکا راه حلی را پیشنهاد کرد که کفش بازرو شوکه کرد. آنها میخواستند ۵۱ درصد سهام بلو ریبون را خریداری کنند. اگر نایت و شرکت از فروش خودداری کنند اونیتسوکا چارهای جز به کار گرفتن توزیعکننده های برتر نخواهد داشت. نایت به یک بانک سرمایه گذاری ژاپنی به نام نیس شو مراجعه کرد و پیشنهاد داد چرا وقتی در ژاپن تعداد زیاد کو تولید کننده کفش وجود داشت با اونیت سوکا بمونه؟از نظر قراردادی با امنیت سوکا در ارتباط بود بنابراین اون می تونست روابط خودش را قطع کنه و بلافاصله بره. اما همچنین می دونست که بلوریبون و اونیتسوکا قرار هست از هم جدا بشن.
کفش باز فقط به آنها احتیاج داشت تا آنجا که ممکن بود باید در کنار هم میماندند در حالی که منابع تأمین دیگری نیز ایجاد کرده بود. شرایط با کارخانه های به نام گوادالاخارا شروع به کار کرد جلسه ای ترتیب داد و از هر چیزی که دید تحت درسی قرار گرفت. او قصد داشت اون ها رو به عنوان یک کفش فوتبال بفروشه. اون تصور می کرد که این امر از نقض قرارداد اون با اونیتسوکا که مختص کفش دومیدانی بود جلوگیری میکنه. هنگامی که صاحبان کارخانه از او پرسیدند چه نام تجاری باید روی کفش گذاشت گفت که او در موردش باهاشون تماس گیره. اسفووش، وافل سول و نیم متولد میشن.
کفش باز برای خط جدید کفشهای فوتبالی که در مکزیک تولید میشدند به یک نشان و نام تجاری نیاز داشت عنوان هنرمندی که کارهای طراحی گرافیکی رو برای بلوریبن انجام داده بود تماس گرفت. به اون گفت که لوگو نیاز دارم وقتی از او پرسید که چه شکلی مد نظرش هست بسیار گیج کننده پاسخ داد او گفت چیزی که باعث ایجاد حس حرکت بشه این تنها کمکی بود که ارائه داد چند هفته بعد او با مجموعهای از طرحهای درشت که همه تغییراتی در یک موضوع واحد داشتند برگشت. این طرحها مانند سائق های چاق علامتهای بررسی چاق و پیچ و تاب های چاق و بیمار به نظر میرسیدند.
با این حال روی حرکت کی داشتند بنابراین از این خواست تا روی مواردی که بیشتر دوست داره کار کنه. هنرمند دوباره با طرحهای دیگه ای برگشت و این بار نایت و تیمش بر روی یک چیز توافق کردند. کفش باز مینویسه یکی از ما میگفت این شبیه به باله. به نظر میرسه چیزی که یک دونده رو میتونه بیدار کنه. همه ما قبول کردیم که ظاهری جدید و در عین حال با قدمت داشته باشه. کارلین هنرمند برای ساعتها کار عمیق ترین تشکر ها و یک چک به ارزش ۳۵ دلار دریافت کرد. اونها طرح رو برای سازنده در مکزیک ارسال کردند.
اسووش متولد شد و حالا اون ها یک نام همراه با لوگو نیاز داشتن. گزینه های بیشماری عنوان شد و کنار گذاشته شد، نایت از کل کارکنان خودش کمک گرفت و تعداد آنها حدود ۵۰ نفر بود با نزدیک شدن ضربالعجل به تحویل نام تیم ساعتها به بحث درباره مزایا و معایب این نام پرداختند. تموم شده بود و آنها مجبور بودند از میان گزینه های ناامیدکننده نامی را انتخاب کنند. صرف نظر از موانع نایت و گروهش راهی را برای دور زدن تراژدی و پیشبرد شرکت به پیدا کردند. جانسون یکی از اول کارکنان شرکت یک پیشنهاد دیگه برای شرکت داشت که باید مورد بررسی قرار میگرفت. اون نیمه شب از جا برخاسته و این نام ذهنش رسیده. نایت با ترس پرسید که این چیه؟ نایک، الهه پیروزی یونانی, اکروپلیس, پارتنون, معبد
نایت به نکات برجسته سفرهای اولیه خودش فکر کرد واقعاً نمی داند که چه چیزی باعث شد او به تصمیم نهایی برسد و سریع تصمیم بگیرد و نام تجاری نایک را انتخاب کند. او امیدوار بود که آن را رشد دهد. نایک به دنبال بزرگی بوده آنها انواع کفش های مختلف رو مثل تنیس و بسکتبال را ارزیابی کردند درهمین حال شریک بوئرمن تطبیق یک جفت کفش دو میدانی با سطح اسفنجی جدید مسیر ها مشکل داشت. او مدت ها به این مشکل فکر کرد یک روستا به هنگام صرف صبحانه با همسرش نگاهش به آهن وافعل آن افتاد او به الگوی مشبک آهن وافل اشاره کرد. این با الگوی خاصی در ذهن اون مطابقت داشت الگویی که ماهها یا سالها در حال مشاهده یا جستجوی آن بود.
او حق کار داشت و سعی کرد این قالب را به صورت آزمایشی برای کفش های دویدن بسازد. کوئرجا موفق شد دو قالب مربعی از نوارهای لاستیکی سخت را روی یک جفت کفش دو خط. وقتی ان هارا به یکی از دوندگان خودش داد او مانند یک خرگوش دوید. اندیشیدن به این نوآوری همیشه نایت را نگران میکند. طراحی بائرمن ات را از نو ساخت و شیوه دویدن ورزشکاران و پرش آنها را برای نسل ها تغییر داد. زیره وافل در حال راه اندازی بود و وارد کتابهای تاریخ شد.
در سال ۱۹۷۲ بلوریبون هنوز طبق قرارداد با اونیتسوکا همکاری میکرد. با تولد برند نایک که زمان آن فرا رسیده بود که این شرکت به صورت انفرادی کار بکنه.اونیتسوکا به ملاقات آمد پس از این جلسه داغن آیت و تیم رو به رشد اون از فرصت استفاده کردند. نایت کل کارکنان را جمع کرد و خبر داد که رابطه با اونیتسوکا رسما به پایان رسیده. اعضای تیم ناامید و نظر می رسیدند مطمئن بودند که بازی تمام شده و این پایان شرکت را رقم می زند. نبود نایت به تیمش گفت که این لحظه همان لحظهای است که ما منتظر آن بودیم لحظه ما.
دیگر نیاز به فروش برند دیگران نیست دیگر برای شخص دیگری کار نمیکنیم. اونیتسوکا سالهاست ما را در سطح پایین نگاه داشته باید با شرایط خودمان و با ایده های خودمان موفق شویم. یا شکست بخوریم یا نام تجاری خودمان. به این ترتیب کارکنان نیز به نهایت کمک کردند. آنها آزاد بودند و متمرکز بودند و قابل توقف نبودند. اولین قرارداد نایی که با قهرمان تنیس رومانیایی با مبلغ جنجالی ۱۰ هزار دلار بود. این یک ثروت برای این شرکت فقیر بود و ارزش اون رو داشت. پس از آن تعدادی از تیمهای کالج و حرفهای و ورزشکاران در رویدادهای بزرگ در سراسر جهان از نایک استفاده کردند و به دنبال آن اومدن.
علی رغم محبوبیت روز افزون و افزایش فروش بلوری بان با مشکلات جریان نقدینگی روبهرو بود و دائماً وام دهندگان خودش را متقاعد می کرد که در حال حاضر هیچ مشکلی ندارد.ضرورت باعث اختراع میشود و قطعاً در سالهای اولیه نایک نیز کاربرد داشت. آلتون ستانده شرکت سرمایه گذاری ژاپنی و چینی را پرداخت کنند اما سعی کردند. هزینه ها را با جابجایی پول از حساب های مختلف تامین کنند. حتی چک حقوق و دستمزد برگشت می خورد و کارکنان را خشمگین می کرد.
این آخرین ضربه بانک بود که به صراحت به نایک گفت ای که از این پس نمی خواد با بلوریبون کارکنه. اما بلوریبون مثل همیشه راهی برای ادامه پیدا کرد. نایت قدرت دگرگون کنندگی ورزش را می دانست این چنین نوشت: وقتی ورزش در بهترین حالت خودش قرار دارد، روح هواداران با روح ورزشکار ادغام میشود و در آن همگرایی و انتقال وحدتی وحود دارد که عرفا درمورد آن صحبت می کنند.
او می خواست با عین ارزش شرکت خودش را بر انگیزد. او میخواست همه اعضای تیمش طوری رقابت بکنند زندگی آنها به آن بستگی دارد و آن ها چنین بودند. نایک نه تنها طرز طراحی و استفاده از کفش ها را تغییر داد بلکه نحوه فروش کفش و کلیه پوشاک ورزشی را نیز تغییر داد. چه افرادی را دور خودش جمع کرده که بر این باور بودند بلوریبون بزرگ تر و بهتر از هر شرکت کفش قبل از خودش خواهد بود. صرف نظر از موانع نایت و گروش راهی برای دور زدن تراژدی و پیشبرد شرکت پیدا کردند و همه در جهان میدانند که این کار ۵۰ سال بعد انجام شد. و همچنان به کار خودش ادامه می دهد. نایت کفش باز را این گونه تعریف می کند: افرادی که تمام وقت خودشان را وقف ساخت،فروش،خرید یا طراحی کفش می کنند.بلوریبون و سپس نایک کاملا از کفش باز ها تشکیل شده بود و این را نشان داد.هر خواننده ای که از داستان خوب پشتکار، سنگ دلی لذت می برد از خاطرات خوب، صادقانه و روشن نایت از مسابقه نایک در قله صنعت ورزشکاری نیز لذت خواهد برد.